بسم رب الشهدا ء

خاطره پدر شهید احمد ابریشمی :

از طرف بسیج به جبهه اعزام شد . در عملیات محرم شهید شد . نحوه شهادت وی را یکی از دوستان وی که اهل داراب است برای ما تعریف کرده است و می گفت که بعد از شهادت دوستان راه را گم کرده بودیم و رفتیم داخل یک خاکریز و یک خمپاره بازوکا به پهلویش خورد و همیشن جور که ذکر می گفت بی هوش شد و شهید می شو د.  احمد بی سیم چی بودتا ده سال مفقود الاثر بود و بعد از ده سال جسد وی را آوردند. وی در زمان شهادت 17 سال سن داشت . خبر شهادت را سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به ما دادند. در اوایل انقلاب در راهپیمایی ها شرکت می کرد در شبی که می خواست برود جبهه خواب دیدم که گوسفند بزرگی دارم و قربانی کرده ام .می گفت اگر من شهید شدم شما ناراحتی نکنید و برای من گریه نکنید. و افتخار می کنم که پسرم شهید شده است .شهید همیشه می گفت باید صداقت داشت و می گفت که حق همدیگر را غضب نکنیم .و نگذاریم انقلاب نابود شود و تا آخرین قطره خون باید ایستادگی کنیم .